عکسها سخن می گویندانچه در این ایام در اشرف دارد اتفاق می افتد می تواند نامهای مختلفی داشته باشد. در آینده در زیر این نامها میشود حرفهای فراوان زد. هر کس می تواند حرف خودش را بزند و آنرا در کوره واقعیت بیازماید، حماسه، قهرمانی و جانفشانی، تراژدی، کشتار و جنایت،اسطوره ،راهی به سوی پیروزی و یا...
اما در این لحظات و متاسفانه، در اشرف سه هزار و چند صد تن مجاهد و مبارز دارند به وحشیانه ترین شکل و ددمنشانه ترین صورت به ضرب چوب و سنگ وباتوم و گلوله و آب جوش و بولدوزرنظامیان و پلیس عراق و وابستگان به خامنه ای کوبیده و کشته میشوند.این را باور کنیم دارند می کشندشان. آنها کسانی هستند که رهبرانشان چند سال قبل قرار داد رسمی امضا نموده و خلع سلاح شده اند وزیر پوشش پناهندگی قرار دارند . آنها با هیچ کس سر جنگ ندارند و اگر هم بخواهند بجنگند در شرایط کنونی امکانش را ندارند و نمی توانن بجنگند .منطقه دست جهاندار بزرگ است و بی اجازه او حداقل از عراق نمیشود نفس کشید . بسیاری از آنها ئی که در اشرفند در سالهائی به اشرف آمده اند که دیگر امکان جنگ مادی و واقعی با حکومت ایران وجود نداشت و حتی یک گلوله شلیک نکرده اند . این جمعیت بطور واقعی و در شرایط سیاسی واقعی،پس از گذر از آزمونهای خاص و قبول انها،در کفه سنگین اندیشه سر در پی آرمان و مراد و رهبر خود دارند و بس. شرایط کنونی سیاسی ایران نیز نشان می دهد که اینان امکان شروع یک نبرد نظامی را ندارند اما متاسفانه همچنان اماج انواع سختیهای جانسوز ودچار گردابهای جنایت و فاجعه اند. کینه ملایان با اینان در آنسوی مرزهای واقعی و علمی ، کینه ای تاریخی است و ملایان از کشتن مجاهدین همیشه لذت برده اند . دول غربی برایشان کشت و کشتار چندان اهمیتی ندارد مگر به منافعشان ضربه بزند. وجود ماجرای موسوی و احمدی می تواند پلکهای غربیان را روی هم بیاوردو خیالشان را از جانب جانشین رایکال راحت کند . امشب یا فردا فاجعه سرکوب و کشتارمی تواند ابعاد گسترده تری به خود بگیرد و با یک کشتار بزرگ خاتمه یابد یا عجالتا خاتمه یابد. حقوق بشرریغو وسازشکارو بازیچه دست قدرت لالمانی گرفته است! امریکا دارد از این جنایات فیلمبرداری می کند. دولتها خاموشند و عوام مشغول گذراندن تابستان.لردها و پارلمانترها و وکلا و وزرا کم کم دارند اطلاعیه می دهندودر حالیکه آخوندها قاتلان اصلی اندسازمان مجاهدین هنوز درلیست تروریستی امریکاست. خانم رجوی در سفر سیاسی است.آقای رجوی هنوز زندگی مخفی دارد.آخوندها هر چند در شرایط کنونی بسیار نگران اوضاع خودشان هستند اما دارند خون مجاهدین را میچشند و کیف می کنند. موسوی گراها و احمدی جویان در ایران گلاویزند و جامعه ایران دارد شرایطی خاص را می گذراندکه بسیاری را هنوز در حال شوک نگه داشته است. آقای رجوی با درک پیچیدگی اوضاع به پیر خبرگان پیام داده است که خامنه ای برود و منتظری بجایش بنشیندو این یعنی یک تحول! چرا که اقای رجوی همیشه جدی است و او اضافه کرده و سخن گفته که ما هیچ چیز نمی خواهیم و میرویم و در خاوران در خیمه زندگی می کنیم. خانم رجوی شرایط خاص خویشرا برای بازگشت تمام مجاهدان و هواداران و تبعیدیان پیرو اعلام نموده است و این نیزاگر ان را یک بلوف سیاسی بحساب نیاوریم یعنی یک تحول و یعنی دیدن شرایط خطیرکه هنوز رژیم ولایت فقیه سقوط ننموده است و جمهوری اسلامی بر پاست. سه و نیم میلیون شیعه عراقی و پنج میلیون و نیم عراقیحامی مجاهدین و هزاران سمپات مجاهدین در عراق و نود هزار تنی که چندی پیش در پاریس گرد هم آمدند متاسفانه هنوز نتوانسته اند کاری بکنند و مجاهدین و مبارزین اشرف رنجدیده ترن مجاهدان و مبارزانی که نیمی از آنها سنشان بالای پنجاه و شصت سال است با دست خالی دارند فقط دفاع می کنند و به شقاوتبار ترین به رذیلانه ترین شکل در خون می غلتند.ماجرای رجم و سنگسار اخوندها این بار دارد بطور جمعی در مورد مجاهدین اجرا میشود و ای اف بر این روزگار و این همه کسانی که داعیه مبارزه با ارتجاع را دارند و خاموشند آخر حیوانات را هم این چنین به قتل نمی رسانند که اینان در عراق مشغول مجاهد کشی اند.
اما در این لحظات و متاسفانه، در اشرف سه هزار و چند صد تن مجاهد و مبارز دارند به وحشیانه ترین شکل و ددمنشانه ترین صورت به ضرب چوب و سنگ وباتوم و گلوله و آب جوش و بولدوزرنظامیان و پلیس عراق و وابستگان به خامنه ای کوبیده و کشته میشوند.این را باور کنیم دارند می کشندشان. آنها کسانی هستند که رهبرانشان چند سال قبل قرار داد رسمی امضا نموده و خلع سلاح شده اند وزیر پوشش پناهندگی قرار دارند . آنها با هیچ کس سر جنگ ندارند و اگر هم بخواهند بجنگند در شرایط کنونی امکانش را ندارند و نمی توانن بجنگند .منطقه دست جهاندار بزرگ است و بی اجازه او حداقل از عراق نمیشود نفس کشید . بسیاری از آنها ئی که در اشرفند در سالهائی به اشرف آمده اند که دیگر امکان جنگ مادی و واقعی با حکومت ایران وجود نداشت و حتی یک گلوله شلیک نکرده اند . این جمعیت بطور واقعی و در شرایط سیاسی واقعی،پس از گذر از آزمونهای خاص و قبول انها،در کفه سنگین اندیشه سر در پی آرمان و مراد و رهبر خود دارند و بس. شرایط کنونی سیاسی ایران نیز نشان می دهد که اینان امکان شروع یک نبرد نظامی را ندارند اما متاسفانه همچنان اماج انواع سختیهای جانسوز ودچار گردابهای جنایت و فاجعه اند. کینه ملایان با اینان در آنسوی مرزهای واقعی و علمی ، کینه ای تاریخی است و ملایان از کشتن مجاهدین همیشه لذت برده اند . دول غربی برایشان کشت و کشتار چندان اهمیتی ندارد مگر به منافعشان ضربه بزند. وجود ماجرای موسوی و احمدی می تواند پلکهای غربیان را روی هم بیاوردو خیالشان را از جانب جانشین رایکال راحت کند . امشب یا فردا فاجعه سرکوب و کشتارمی تواند ابعاد گسترده تری به خود بگیرد و با یک کشتار بزرگ خاتمه یابد یا عجالتا خاتمه یابد. حقوق بشرریغو وسازشکارو بازیچه دست قدرت لالمانی گرفته است! امریکا دارد از این جنایات فیلمبرداری می کند. دولتها خاموشند و عوام مشغول گذراندن تابستان.لردها و پارلمانترها و وکلا و وزرا کم کم دارند اطلاعیه می دهندودر حالیکه آخوندها قاتلان اصلی اندسازمان مجاهدین هنوز درلیست تروریستی امریکاست. خانم رجوی در سفر سیاسی است.آقای رجوی هنوز زندگی مخفی دارد.آخوندها هر چند در شرایط کنونی بسیار نگران اوضاع خودشان هستند اما دارند خون مجاهدین را میچشند و کیف می کنند. موسوی گراها و احمدی جویان در ایران گلاویزند و جامعه ایران دارد شرایطی خاص را می گذراندکه بسیاری را هنوز در حال شوک نگه داشته است. آقای رجوی با درک پیچیدگی اوضاع به پیر خبرگان پیام داده است که خامنه ای برود و منتظری بجایش بنشیندو این یعنی یک تحول! چرا که اقای رجوی همیشه جدی است و او اضافه کرده و سخن گفته که ما هیچ چیز نمی خواهیم و میرویم و در خاوران در خیمه زندگی می کنیم. خانم رجوی شرایط خاص خویشرا برای بازگشت تمام مجاهدان و هواداران و تبعیدیان پیرو اعلام نموده است و این نیزاگر ان را یک بلوف سیاسی بحساب نیاوریم یعنی یک تحول و یعنی دیدن شرایط خطیرکه هنوز رژیم ولایت فقیه سقوط ننموده است و جمهوری اسلامی بر پاست. سه و نیم میلیون شیعه عراقی و پنج میلیون و نیم عراقیحامی مجاهدین و هزاران سمپات مجاهدین در عراق و نود هزار تنی که چندی پیش در پاریس گرد هم آمدند متاسفانه هنوز نتوانسته اند کاری بکنند و مجاهدین و مبارزین اشرف رنجدیده ترن مجاهدان و مبارزانی که نیمی از آنها سنشان بالای پنجاه و شصت سال است با دست خالی دارند فقط دفاع می کنند و به شقاوتبار ترین به رذیلانه ترین شکل در خون می غلتند.ماجرای رجم و سنگسار اخوندها این بار دارد بطور جمعی در مورد مجاهدین اجرا میشود و ای اف بر این روزگار و این همه کسانی که داعیه مبارزه با ارتجاع را دارند و خاموشند آخر حیوانات را هم این چنین به قتل نمی رسانند که اینان در عراق مشغول مجاهد کشی اند.
الان فرصت پرداختن به چند و چون این ماجرا نیست الان فقط باید بیشتر موضوع را فهمید و از موضع انسانی جلوی کشتار چند هزار انسان مجاهد و مبارز و رنجکشیده آرمانخواه شریف واکثریت قریب به اتفاق مسلمان را گرفت. این عکسها که من آنها را بارها روی تلویزیونها و فیلمها دیده ام و از همین طریق آنها را تهیه کرده ام کیفیتشان خوب نیست ولی کمی شما را بیشتر با اشرف خونزده و آماج کشتار و جنایت اشنا می کنند. امید اینکه کمک کنند تا شما با هر چه در توان دارید بیاری ساکنان مظلوم اشرف بشتابید.
اشرف پیش از حمله. در اینجا مجاهدین بیش از بیست سال زیستند. در بیابانی برهوت و خشک و این بیابان را باد کردند به سودای آزادیبا زرهپوش می خواهند ساکنان اشرف را له کنند . عده ای را به این وسیله کشتند و مجروح کردندزرهپوشهای نظامیان عراقی مجاهدین بی سلاح را دنبال می کنند.صبرا و شتیلاست و نیز کربلا
عکس کشتگانشان تنها سلاح آنهاست عکسها و فریادهاشان فقط و فقط
زرهپوش عراقی به دنبال صید می گردد.چرا حقوق بشر خاموش است
عکس کشتگانشان تنها سلاح آنهاست عکسها و فریادهاشان فقط و فقط
زرهپوش عراقی به دنبال صید می گردد.چرا حقوق بشر خاموش است
با گوشت تنشان در مقابل سرنیزه و گلوله و سنگ و چوب
زنان را با سنگ می کوبند و اینها تنها فریادشان را دارند.گوشهای شنوا کجایند
گلوله نظامیان عراقی شکم مجاهدی را سوراخ کرده است.فاجعه واقعی است
مجروحی دیگر. پاهایش به رگبار بسته شده است
پدری بر سر پیکر بیجان فرزندش.پدر بی سلاخ و فرزند بی سلاح و تحت حمایت و دارای استاتوی حقوق بشر و پناهندگی. ما بر حسین بگرییم یا او بر ما
سربازان عراقی یورش می آورند. آمریکائی ها ساکتند. لردها سناتورها و.....
خونت را در کجا که نریختند و با خون تو چه سوداها که نپختند.راستی حیات انسان چقدر ارزش دارد؟
زن مجاهدی مجاهد مجروح دیگر را یاری می دهد. با سنگ بر سرش کوفته اند
جوبارهائی دیگر برای رود خروشان خون شهیدان.بادا که طغیان کند این رود بادا که به خشم اید یادا که این همه خون را بر سر خونخواران و خونجویان و خونفروشان بپاشد
۱ نظر:
دوست عزيزم
با اينكه هيچگونه رابطه و علاقهاي با/به رژيم ايران نداشته و ندارم، اما همواره از مجاهدين خلق ايران كه آگانه سلاح بر روي ايران و ايراني كشيدند و با دشمن ايران متحد شدند ناراحت و غمگين بودم و هنوز پس از سالها نتونستم از ته قلب ايشان رو ببخشم. هرچند از ديدگاه انساني واقعاً از ديدن چنين صحنههايي منقلب شدم، اما چه گويم كه خود كرده را تدبير نيست. معمولاً بين ايراني جماعت رسم است كه وقتي دو برادر با همديگر دعوا دارند، چنانچه شخص غريبهاي گزندي به يكي از برادران بزند، برادر دوم بدون يادآوري مشكلات و ناراحتيهايش چشم غريبه را كور ميكند. اما اشتباه مجاهدين باعث شد كه خيلي راحت محبوبيت خود را در چشم اكثريت ملت ايران از دست بدهد و از حد يك گروه محبوب به آوارههايي در بيابانهاي عراق تبديل شوند.
با اينكه از نظر سني سالهاي قبل از انقلاب را از دست دادهام، اما همواره با خواندن كتابها و منابع در دسترس چه در داخل و چه در خارج از ايران همواره به چشم برادري كه به برادرش بد كرده است به مجاهدين نگاه كردهام. اميدوارم كه اينكه كه زمان گرفتن انتقام خون شهيدان راه آزادي ( از 60 تا كنون) فراهم شده است، مجاهدين به مردم نشان بدهند كه دوباره ميتوانند محبوب دل آنها باشند و دوشادوششان مبارزه كنند.
عزت عالي افزوده
يك دوست از سوئد
ارسال یک نظر