۱۳۸۶ مهر ۹, دوشنبه

سلام و دق الباب




سلام و دق الباب
سلامی چو بوی خوش آشنائی دریچه زرد دریچه ای بود که در دوران کودکی و نوجوانی در روستائی درست در میان دشت کویر، روستای گرمه، و دور از غوغای شهرهارو به نخلستانی پر طراوت و تالابی پاکیزه و کوهساری مهربان و مردمانی پر طراوت و پاکیزه و مهربان گشوده شده بود.دریچه ای رو به جهان که ساعتها از روشنای آن به زمزمه ها و تصویرها چشم و گوش میبستم و می آموختم و نخستین شعرهایم را آنجا نوشتم.این دریچه هنوز هم بازست . بسیاری از کسانی که از پشت این دریچه زیبائی ها را می نگریستند به سفر رفته اند ولی خبر دارم که این دریچه هنوز بازست و شبها باد از آن می گذرد و جستجو کنان اتاقهای تاریک خانه قدیمی را می کاود وباز می گردد و از لابلای نخلستان و اجاقهای خاموش و یا روشن آبیاران می گذرد و از شیب کوه خود را بالا میکشد و در دشتهای وسیع پشت کوهسار میتازد و به جائی که خودش می داند میرود.از سال هزار سیصد و پنجاه و چهارکه سر از زندان شاه درآوردم تا حالا که سال هزار و سیصد و هشتاد و شش است،و به لطف حق عمر از بیست و یکسالگی در مسیرزندان و غربت و تبعید به منزل پنجاه و پنج رسیده است، از آن دریچه چوبی کهنسال محبوب دورم ولی خاطره زنده آن همیشه با من است و از پشت همین دریچه است که با شناخت یک تکه از خاک و بخشی کوچک از مردم تمام آنها را دوست دارم و در حد امکانات محدودم برای پاکیزگی و آزادیشان تلاش می کنم ، در این راستا سی و دوسال در زندان و تبعید و غربت گذشت و هنوز هم می گذرد ولی در وسعت غربت هنوز هم در پشت همان دریچه می ایستم و می نگرم و میشنوم و می نویسم.کار من نوشتن است و سرودن، وبا نوشتن و سرودن،جنگیدن برای آزادی و مهربانی و شعور و شناخت، چیزهائی که همه از آن می گویند و بسیاری اساسا آن را نمی شناسند! و باید اینها را تا حدی که خودمان شناخته ایم به ناشناسندگان و کسانی که از آزادی با معیارهای خودشان و نه معیارهای خود آزادی سخن می گویند شناساند هرچند به آنها بر بخورد!و این کار را ادامه خواهم داد با تمام مصائبش تا روزی که چه من باشم و یا نباشم دریچه ها دیگر رو به شب سنگین اختناق و درد و اندوه باز نشوند و دوباره کوه و نخلستان و برکه خود را بنمایانند.وبلاگ دارد کم کم تکمیل میشود تا بتواند نمائی از سی و چند سال کار قلمی و ادبی مرا در اختیار شما بگذارد. در این وبلاگ بخشی از نوشته های مرا می خوانید.نقطه نظرات ادبی و سیاسی و اجتماعی خود را در این وبلاگ به روشنی و بی هیچ تعارفی می نویسم و در خلال تمام نوشته هایم بیان می کنم.میتوانید از نوشته های من و اگر برایتان مشکلی نیست با ذکر نام و آدرس وبلاگ استفاده کنید.این وبلاگ شخصی است و اختصاص به نوشته های خود من دارد ولی گاهی مطالبی از دیگران را ، در زمینه های مختلف انتخاب کرده و درج می کنم، مطالبی که از کیفیتی شایسته وارزشمند برخوردار باشند. محبت کرده و وبلاگ را به دوستان خود معرفی کنید .اگر خواستید پیامی بگذارید درپائین همین قسمت دق الباب، کههمیشه بر بالای صفحه اصلی قرار دارد بگذارید، و اگر خواستید میل بزنید به این آدرس میل بزنید
esmailvafa99@yahoo.caزنده باشید
اسماعیل وفا

هیچ نظری موجود نیست: